اینکه در این وضعیت قاراش میش ، که همه مردمان سرزمینم، هشت ـشان گرو نُه ـشان است و از بوق سگ تا ناله کفتار ! کار می کنند تا که یک لقمه نانی به کف آرند به غفلت نروند ! این چشم و هم چشمی های امروزی که با حاکمیت فضای مجازی در ذهن ها که فلان ـک بهمان وسیله را خریده و یا . . . هدیه و تحفه دادن به عروسی های امروزی نیز شده است قوز بالا قوز !
«یاد فیلم برادران لیلی افتادم که پیرمرد قصه با پول بازشستگی خود ، ۳۰ عدد سکه بهار آزادی ! خریده بود که در بزنگاه تاریخ زیست خود بزرگ خاندان شود و در عروسی ۳۰ عدد سکه به عروس و داماد بدهد ! در حالی که پسران خانواده در فقر و بیکاری بسر میبرند و آخر داستان نیز هیچ خیری از آن ندیدن.»
تجربه ثابت کرده است هدایای نقدی و غیر نقدی که در مراسمات اینچنینی که پولش با هزار ضرب و زور جمع شده است و یکباره در شب عروسی یک کسی دیگر هزینه می شود ، نه برای دهنده و نه گیرنده سود و خیری ندارد، چون چشم هایی است که بدنبالش هستند. و به نتیجه نرسیده، پودر میشود.
به قول یک دوست ، کسی دیگر قرار است کیف دنیا را ببرد و شب عروسی از فرش بر فرش، بر عرش اریکه قدرت بنشیند و بُکند در ... و چشم خمار ارضاء شود کسی دیگر است و پول یامفت ـش را ما بدهیم! هزینه های آرایش ، خرید لباس مجلسی خانم خانما که بماند ! که تا هم فیها خالدون ـمان را میسوزاند.