مرگ اتفاق عجیبی است که نقطه اتصال دو جهان است ، جهان ملموس و نا ملوس ،جهان مادی و معنوی ، جهان فانی و جهان جاوید و . . .

به نظر من ، مرگ زمانی به سراغ انسان می آید که در گرو امید خداوند به انسان است.

اگر فردی بسیار خوب باشد و به سبب خوبی بسیارش خداوند امید دارد که این فرد تا این لحظه که خوب بوده است و بداند که می داند ، بعد از این اگر زنده باشد ممکن است به خطا برود عجلش می رسد و مرگ به سراغش می آید تا پاک پاک از این دنیا برود.

اگر فردی بسیار بد باشد و در بدی خود غَلْط می خورد ، زمانی که خداوند به خوب بودنش امید نداشته باشد ، در آن واحد مرگ به سراغش می آید.

این دو گروه در مورد مرگ های صدق می کند که مربوط به عجل معلق است و قضا و قدر های الهی شاملش می شود. زمان مرگ هر انسانی از همان بدو تولدش رقم خورده است و در این مسیر زندگی این دو گروه بالا می توانند تغییر دهنده زمان مرگ باشند.

ــــ

در ابتدا نگارش این متن سیگار بهمن خود را روشن کرده و تا انتها که سیگار را خاموش کردم ، متن را نیز به پایان برد.