ما در جهانی زندگی میکنیم که از صدا لبریز است. از همهمهی بیامان شهرها گرفته تا نوتیفیکیشنهای مداوم تلفنهای همراهمان، از گفتگوهای بیپایان تا موسیقیای که هرگز خاموش نمیشود. ما چنان به این غوغا عادت کردهایم که «سکوت» برایمان مفهومی غریب و گاه ترسناک شده است. آن را با تنهایی، با پوچی و با «هیچ» اشتباه میگیریم. اما حقیقت آن است که سکوت، نه یک خلأ، که یک بوم نقاشی است؛ بستری که عمیقترین حقایق بر آن نقش میبندند.
فلسفهی زندگی، تنها در کلمات و کتابها یافت نمیشود. بخش بزرگی از آن، در گوش سپردن است. اما نه گوش سپردن به دیگری، بلکه گوش سپردن به «خود». و این ممکن نیست مگر در سکوت.
تصور کن در اتاقی شلوغ و پر سر و صدا ایستادهای و میخواهی صدای آرام و ظریف یک نت موسیقی را بشنوی. تا زمانی که هیاهو پابرجاست، آن نغمهی لطیف گم خواهد شد. ذهن ما نیز همان اتاق شلوغ است. افکار، نگرانیها، خاطرات و برنامهها، همچون صداهای مزاحم، اجازهی شنیدن آن نغمهی درونی را به ما نمیدهند؛ نغمهای که همان شهود، خرد و صدای اصیل وجود ماست.
سکوت، تمرینِ کم کردنِ این صداهای خارجی و داخلی است. وقتی عامدانه سکوت میکنی، در ابتدا ممکن است ذهن طغیان کند و حتی پر سر و صداتر شود. این مقاومتِ عادت است. اما اگر صبور باشی و در این سکوت بمانی، آرام آرام غبارها فرو مینشینند. آنگاه است که چیزهایی را میبینی و میشنوی که پیش از این نمیدیدی:
* الگوهای تکراری افکارت را میشناسی. میفهمی که کدام ترسها و کدام امیدها به طور مداوم در ذهنت تکرار میشوند.
* احساسات واقعیات را لمس میکنی، نه آن احساساتی که شرایط به تو تحمیل کرده، بلکه آنهایی که از اعماق وجودت سرچشمه میگیرند.
* و از همه مهمتر، با «ناظر» درون خود آشنا میشوی. آن بخش از وجودت که فارغ از هر فکر و هیجانی، تنها شاهد و آگاه است. رسیدن به این نقطه، سرآغاز آرامش حقیقی است.
زیبایی سکوت در این است که چیزی را به تو تحمیل نمیکند. پاسخی آماده به تو نمیدهد، بلکه فضایی میسازد تا پاسخها از درون خودت جوانه بزنند. همچون خاک حاصلخیزی که دانهی حقیقت را در خود میپروراند.
پس، گاهی از جهان فاصله بگیر. تلفنت را خاموش کن. به طبیعت پناه ببر یا تنها در گوشهای بنشین. به سکوت اجازه بده تو را در آغوش بگیرد. در ابتدا شاید نامأنوس باشد، اما در نهایت، در خواهی یافت که در آن «هیچِ» پر هیاهو، «همهچیز» نهفته است. سکوت، زبان روح و دروازهای به سوی عمیقترین لایههای شناخت است.