در انتزاع خواب و خیال ، جایی که ممکن است صاحب خیلی چیز ها و عامل خیلی کار ها و ... باشی ، که در واقعیت ماده، وجود نداشته باشد ، گاهی شیرین است و گاهی تلخ، گاهی باعث شعف می شود و گاهی ترس !

در قلمرو خیال و خواب به قول مارسل پروست « جایی در برزخ خواب و رویا. جایی که برای لحظاتی، فقط چند ثانیه، شاید هم کمتر، نمیفهمید کجایید، کجا بوده اید، یا که هستید.»

آن زمان گرگ و میش را نیز بسیار می پسندم ، زمانی که زمان ، زمان نیست ، جهان ، جهان نیست ، هیچ چیزی شبیه هیچ چیزی نیست. همه چیز نامفهوم است ، حتی در این که که هستیم و کجا هستیم تردید است ...

خواب تنها موقعیتی است که می تواند تو را پادشاه سرزمین ت نماید و هر آنچه بخواهی انجام دهی از اسفل اعمال تا اعلی اعمال ، از اخلاق تا انسانیت . . .