به کجا چنین شتابان . .‌ .

صبح الطلوع برای ثبت وقایع و تهیه گزارشات مکتوب عازم سفر کاری شدم، بخشی از وقایعی که همه رسانه های داخلی از پخشش عاجز هستند در ذیل برایتان بازگو می کنم؛

نکته: این وقایع بخش اقلیت جمعیت مذکور است و تاییدی بر اکثریت نیست.

۱) به علت ضعف زیر ساختی و کبود سرویس بهداشتی نزدیک مرز ، بعضی افراد را مشاهده می کنی که از اتوبوس پیاده شده و در کنار خیابان به صورت سرپایی!! اجابت مزاج می نمودند! حال اینها میخواهند بدون طهارت ، زیارت قبور مطهر بروند ؟!

۲) نرسیده به مرز مهران ، یکی از شهرستان های ماقبل مرز ،آبگرم درمانی طبیعی دارد ، به آنجا که رفتیم ، عده ای در آب استخر شنا می کردند و بعلت عدم آگاهی از وجود گوگرد در آب ، با بردن سر زیر آب چشمانشان سوخته و قرمز گشته بود و از فرط درد ، شروع به کفرگویی می کردند و ... ( از لباس های مشکی و پلاک خودرو های غیر بومی میشد تشخصی داد که زائر هستند - برای اطمینان مقصدشان را پرسیدم ، و اطمینان از زائر بودنشان حاصل شد)

۳) یک خانواده ۵ نفره در مرز به علت حادثه ، کودک ۲ ساله شان فوت نمود ، همانجا جسد این طفل را به سردخانه می سپارند و به مسیر خود برای زیارت ادامه می دهند و به این امید که در راه بازگشت جسد را تحویل و به شهر خودشان  ببرند.

۴) یک زوج جوان برای سفر و زیارت در خارج از مرز و در خاک عراق به علت سوار شدن در یک خودرو شخصی بر حسب یک اتفاق راننده، دختر جوان را می رباید و هیچ اطلاعاتی از وی در دسترس نیست ، همسرش بعد از زیارت به خانه بازگشته است.

۵) یک خانواده جوان که مادر خانواده حامله بوده در سفر زیارت و در مسیر پیاده رویی، سقط جنین انجام می دهد ، بعد از چند روز و بهبودی زن ، به مسیر زیارت ادامه داده و به کشور بازگشته اند.

۶) و . . .

--------------

«به کجا چنین شتابان؟»
گَوَن از نسیم پرسید
«دلِ من گرفته زینجا
هوس سفر نداری
ز غبار این بیابان؟»
«همه آرزویم، اما
چه کنم که بسته پایم...»
«به کجا چنین شتابان؟»
«به هر آن کجا که باشد به جز این سرا سرایم»
«سفرت به خیر! اما، تو و دوستی، خدا را
چو ازین کویرِ وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها به باران
برسان سلامِ ما را»

«شفیعی کدکنی»

  • .. ــاوقــ ـــاتـــ ..
  • جمعه ۱۰ شهریور ۰۲

قاشق نَـ شُسته

داستان همسایه ای که پیش تر در این مطلب ( کلیک کنید ) از آن گفته ام:

آقای همسایه عاشق شده است ، آن هم عاشق دختری که قبل تر به خواستگاریش رفته و جواب منفی شنیده است. ( آن خانم اکنون متأهل است )

به نظر شما یک فرد متأهل چه مرد و چه زن ، می توانند عاشق شخص دیگری شود؟!

با توجه به غیر اختیاری بودن این عمل ، آیا این عمل قبیح است ؟!

علاج کار چیست ؟!

  • .. ــاوقــ ـــاتـــ ..
  • پنجشنبه ۹ شهریور ۰۲

همچون مُقنی که به چاه فاضلاب برخورد کرده باشد.

تاپاله ! بوی پِهِن سرآپا تن ـش را احاطه کرده بود ، گویی سالها آبی به تن نزده و پاکیزگی را سه طلاقه کرده!

کوه ـیی از چربی با یک رکابی به رنگ قرمز جیق ! وقتی که می دوید در شعاع ۵ متری اطرافش را عطآگین می نمود و. . .‌

فرض نمایید در حال دویدن هستید و به مراتب نفس نفس زنان حجم زیادی هوا وارد ریه خود می نمایید و یک باره حجم هوایی که به خورد شُش های بخت برگشته می دهید ، توأمان شود با آن همه حجم از جرثومه کثافت !

 

پینوشت:

ورزش هم اصولی دارد ، لباس ورزشی ، وسیله ای است برای جذب عرق و خوشبوکننده ها هم به مراتب برای خوش بو نگه داشتن تن.

  • .. ــاوقــ ـــاتـــ ..
  • دوشنبه ۶ شهریور ۰۲

هدف در اولویت

رسیدن به اهداف خیلی سخته و هر روز می بایست کسری ۵ روز پیش و علاوه بر اون سهم همون روز رو جبران کنی. علاوه بر دویدن در پیست ، می بایست در هفته ۱۲ کیلومتر هم دوچرخه سواری کنم تا بتونم به هدف ۱۰۰ برسم و تازه باید اون رو هم حفظ کنم !

بله ! 

بنده در کنار سیگار ، قهوه و خوش خوراکی ! فعالیت ورزشی هم دارم ، باشد جوان های عزیز درس بگیرند .

پینوشت:

مقدار نهایی PAI به‌وسیله یک سیستم ناظر بر اساس مجموع فعالیت هفتگی محاسبه می‌شود. عدد PAI بین ۰ تا ۱۲۵ در نوسان است. طبق گفته توسعه‌دهندگان، ایده‌آل این است که همیشه به مقدار ۱۰۰ یا بالاتر برسیم. افرادی که به این میزان می‌رسند، کمتر در معرض خطر هستند و بویژه بسیار دیرتر به بیماری‌های قلبی عروقی مبتلا می‌شوند. همچنین امید به زندگی آنها در مقایسه با افرادی که به این رکورد نمی‌رسند، حدود ۸ سال افزایش می‌یابد.

  • .. ــاوقــ ـــاتـــ ..
  • پنجشنبه ۲ شهریور ۰۲

شیطان از نگاهی دیگر

شیطان در همه چیز نهایت آن را می خواست، در عبادت گوی سبقت را از همه ربوده بود و در عشق به خدا نیز نهایت را می جویید و همین عشق باعث شد سجده در مقابل انسان را به مثابه شرک قلمداد نماید و از آن سرباز زد.

همانطوری که مولوی در مثنوی معنوی می فرماید :

« ترک سجده از حسد گیرم که بود

آن حسد از عشق خیزد نه جحود

هم حسد از دوستی خیزد یقین

که شود با دوست غیری همنشین »

عاشق، از این که کسی دیگر را در کنار معشوقش ببیند حسادت می کند و ممکن است دست به هر کاری بزند و ابلیس نیز این جا این را بیان می کند که چون خداوند به آدم لطف بیشتری داشت، او سجده نکرد. در مقابل رقیب که سجده نمی کنند.

از این گذشته خداوند مثال بازی شطرنج تمام مهره ها را چیده بود و می خواست که من عصیان کنم؛ زیرا نقش من را هم اینگونه مشخص کرده بود. او خودش اینگونه می خواست که من عصیان کنم. اگر نمی خواست مگر امکان داشت من دست به چنین عملی بزنم؟ من چون بازیگری در صحنه نمایش بودم که باید نقش خود را ایفا می کردم.

و ادامه داد:

با این که مرا از درگاه خویش رانده است و مطرود ساخته، ولی بازهم چشم و دل من به دنبال او مانده و در قلبم جای دارد. همه قهر او را می نگرند و به این می اندیشند که چرا پس از آن همه عبادت مرا مطرود ساخت ولی من به دنبال الطاف او هستم و هنوز هم از آنها یاد می کنم. او بیش از این ها بزرگ است و کریم.

یعنی شیطان با همه عصیانگری که داشته، چون با شناخت و عمق وجود خدا را پرستش کرده است، باز هم به بخشش خداوند امیدوار است.

 

------

پی نوشت :

۱) این ابیات در مثنوی معنوی به عنوان گفتگوی معاویه و شیطان ذکر شده است و داستان از این قرار است که شیطان در نزد معاویه ظاهر گشته و این گفتگو را انجام می دهد ، هدف اصلی شیطان از بیان آنها ، سرگرم نمودن معاویه و گرفتن فرصت از او برای جلوگیری از شرکت در نماز جماعت پشت سر پیامبر اسلام (ص) است و در آخر نیز موفق گشته و ابراز خرسندی می نماید.

۲) این داستان مرا یاد سریال پوست شیر انداخت که در آن «منصور باجلان» به خاطر عشقی که به برادرش داشت و از اینکه برادرش «نعیم» را بیشتر دوست داشت ، دست به این جنایات شیطانی زد و از عشقی که به برادرش داشت ، حتی مرتکب قتل برادرش نیز شد و با این وجود حتی بعد از قتل نیز عاشق برادرش ماند و . . .

۳) در کل در همین داستان نقل شده از ابلیس نیز چند درس و حکمت نهفته است و برجسته ترین آنها می تواند ؛ در راه عشق از خود گذشتن ، حکمت خداوند بر آزمودن عبادات واقعی، امیدواری به بخشش و رحمت خداوند و . . . عنوان نمود.

  • .. ــاوقــ ـــاتـــ ..
  • سه شنبه ۳۱ مرداد ۰۲